ققنوس خیس

انگار که هست هر چه در عالم نیست / پندار که نیست هر چه در عالم هست

ققنوس خیس

انگار که هست هر چه در عالم نیست / پندار که نیست هر چه در عالم هست

برای این هنری ها...!

خانم ماهیان، کارگردان نمایشِ پالتوی پشمی قرمز (تالار سایه) واقعن اگر ریده بودید بهتر بود از این اجرای سطحی و مضحک از مفاهیمی که عظیمند، و دست گذاشتن روی آن کار هر کسی نیست!
من به عنوان یک مشتاق ِ تماشا، واقعن متاسفم که سینما و تئاتر این مملکت، دست یک مشت آدم ِ مانندِ شما افتاده است... شما هنری هایی که هنری بودن را تنها در بیماری ِ پشتتان جستجو می کنید!!  

.... این ها جملاتی بود که دوست داشتم وقتی ایشان را در راهروی تالار سایه دیدم و به چشم هایشان نگاه کردم، بگویم! اما تنها گفتم؛ واقعن نمی دونم چی بگم با این کارتون!! و ایشان بدون ِ هیچ حرفی با صابر ابر زدند به کوچه ی چاک.

  

پی نوشت؛
جالب اینجا بود که همان روز من یک تئاتر خیابانی از چند جوانِ بی ادعا دیدم... که همه رقمه سر بودند از آنها که فضاهای هنری مملکت را اشغال کرده اند. دمشان گرم.

نظرات 18 + ارسال نظر
دیوانگی محض من سه‌شنبه 26 اردیبهشت 1391 ساعت 13:03 http://pencilarezoo.blogfa.com/

واقعا بعضیا گند میزنن به هر چی هنر قبول دارم این حرفت عزیز

سعید سه‌شنبه 26 اردیبهشت 1391 ساعت 13:17 http://ganjineh-3.mihanblog.com/

اوه اوه! چقدر شاکی هستی، اینطوری کم دیده بودمت. مگه چقدر یه اثر رو میشه خراب کرد؟ یعنی انقدر که بشه تو رو تا این اندازه عصبانی کرد، یا اینکه از جای دیگه هم عصبانی بودی و اون نمایش یه جرقه بود که منفجرت کنه؟

نه واقعن از جای دیگه عصبانی نبودم...
از این عصبانی بودم که منِ تماشاگر اگر می خواستم همین قصه را بنویسم و بدون ِ دانش فنی اجرایش کنم، حداقل صد برابر بهتر می نوشتم و اجرا می کردم!!
و شک ندارم حتمن کسانی در این مملکت هستند که هم دانش فنی دارند و هم صد برابر از منِ تماشاگر بهترند... اما بیرون گود!
حالا این وسط این ها چه می کنند؟؟ چه چیز را می خواهند به ما نشان بدهند؟ من که عاشق سینما و اگر پا بدهد، نمایش، هستم، چه کنم؟ عصبانی هم نباشم؟
این هم شد هنر که ما داریم؟ هنرمندانی که قرار است چند گام از منِ تماشاگر جلوتر باشد همین ها هستند؟ لعنت به همه شان...

فرزانه سه‌شنبه 26 اردیبهشت 1391 ساعت 14:05 http://www.elhrad.blogsky.com

سلام
می دانی وقتی عرصه بر آدمهای اهل عمل حالا زن یا مرد تنگ شود جای آنها را کم مایه تر ها می گیرند .
البته آدم اگر اهل عمل باشد هر جا که شده برای خودش عرصه جور می کند
این آدم نوع پوسترش و نوع اسمش یه طوری تحریک کننده است برای مخاطب و احتمال زیادی می رود که آخرش سرخورده کنه مخاطب رو

همه عرصه هنری مملکت که همین تالار سایه نیست مثلاً ...همه جای دنیا هم این افه های هنری تو خالی هست منتها هنر واقعی در صحنه باشه این ها هم دور و بر ها می پلکند و جای کسی را تنگ نمی کنند و ققنوس ما را هم عصبانی نمی کنند

پیام دهکردی(بازیگر) بعد از اتمام کار، رو به تماشاگران با افتخار می گوید؛ خوشحالیم که با همه ی این شرایط تئاتر هنوز زنده است! (و مردم تشویقش می کنند!!)
آیا اگر زنده بودنِ تئاتر این است که او می گوید، نباید گفت مرگ بهتر از این زندگانی؟
و بعد ایشان برای محکم کاری می گویند البته به لطف ِ دوستان!! هشتاد درصد متن اصلی حذف شده است ...
مردم می خندند و دست می زنند!!! تو به من بگو مردم به چه می خندند و برای چه دست می زنند؟؟ آخر یکی نیست به خود کارگردان و بازیگران و مردمشان(که فکر می کنند برای هر نمایشی در تئاتر شهر باید دست زد، تا نشان بدهند ما هم یک چیزهایی بارمان هست و مثلن می فهمیم...) بگوید، اگر هشتاد درصد متن حذف شده باشد، غلط کردی که همان متن را اجرا کردی!!
البته من همانجا گفتم به بغل دستی ام! که این را می گوید تا کار چرندشان را توجیه کند... وگرنه مگر می شود هشتاد درصد یک کار حذف شود؟
...
اهل عمل!! مثلن در سینما داریوش مهرجویی اهل عمل است که به جد نیت کرده است تا توی شلوار خودش دستشویی کند؟؟ و خودش را خراب کند...
ایشان که دیگر آدم "می پلکیدن" نیست که!

نوشینه سه‌شنبه 26 اردیبهشت 1391 ساعت 20:43 http://nargess7.blogfa.com

80 درصد حذف شده و همین طوری اجرا شده و ...

آنتی ابسورد سه‌شنبه 26 اردیبهشت 1391 ساعت 21:32

سلام ققنوس جان.
لایک به پستت و لایک به پاسخت به خانمِ "فرزانه".

برزین سه‌شنبه 26 اردیبهشت 1391 ساعت 23:41 http://ghalameh.blogfa.com

سلام
رگ غیرت هنریت بد جوری زده بیرون اخوی ....

مرمر چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 00:52 http://freevar.persianblog.ir

اوییییییییییییییییی! ترسیدم الان ازت!
من که نه این خانوم رو میشناسم نه این اثر رو ... ولیواقعا اگر هشتاد درصد رو مجبور شدن حذف کنن واقعا با چه رو و انگیزه ای نمایش رو اجرا کردن؟!!!!!!!!!!!!!1
اینجاست که باید گفت: مملکته داریم؟!
در مورد مردم هم که فقط بلدن دست بزنن:)) بیخیال
بعدشم حواسم هست پیش من نمیای ها!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

میخونمت مرمری, ولی مشکل , نت دارم، کامنتهام واسه پرشن بلاگ فرستاده نمیشه‏!‏‏!‏ برم عسلو مشکل نت حل میشه، احتمالن. مرسی

مهرگان چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 19:09 http://mehraeen.blogsky.com

سلام
با این تفاسیر،ینی حذف 80% معلومه چیزی از اصل اثر نمیمونه!البته اگر این دروغی که گفتند راست بوده باشد!!!
چقدر آدم باید جلوی خودش را بگیرد تا احساس واقعی اش را بروز ندهد؟!همینی را هم که بهشان گفتی بهتر از هیچی بود.
بعد از "مشروطه بانو" هیچ تئاتری ندیده ام!:(

ترنج پنج‌شنبه 28 اردیبهشت 1391 ساعت 00:51 http://femdemo.blogfa.com/

دیدمش. با نظرت موافقم، با شدت و لحنش نه!

مرمر پنج‌شنبه 28 اردیبهشت 1391 ساعت 02:15 http://freevar.persianblog.ir

در راستای عصبانیت شما، اینم مزید برعلت:
حمید شاه‌آبادی، معاون هنری وزارت ارشاد، حمایت از "متن‌های غربی و روشنفکری" و ترجمه آثار نمایشی غربی را از آسیب‌های عرصه تئاتر دانست.
به گزارش خبرگزاری کار ایران ( ایلنا) حمید شاه‌آبادی، معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران در یک مراسم رسمی در رابطه با تئاتر، حمایت از "متن‌های روشنفکری در نمایش‌ها و گرایش به ترجمه آثار نمایشی غربی" را از چالش‌های عرصه تئاتر دانست.
شاه‌آبادی گفت: "تمامی افرادی که وارد هنرهای نمایشی می‌شوند باید برپایه استانداردهای هنری فعالیت کنند و ارتباط نزدیکی با باورهای دینی داشته باشند."
وی "تئا‌تر دینی" را در پی "بیان واقعی باور و اندیشه‌های بنیادین دینی" دانست و گفت: "شاید نتوانیم هرچه می‌خواهیم را اجرا کنیم اما به‌طور حتم از کسانی که دغدغه تئا‌تر دینی دارند حمایت می‌کینم."
شاه‌آبادی با اشاره به این‌که "تئاتر کشور می‌تواند از آموزه‌های دینی اسلام بهره بگیرد"، گفت: "افزون بر این، می‌توان آموزه‌های دینی را به‌شکلی هنری در قالب تئا‌تر ارائه کرد."

میله بدون پرچم جمعه 29 اردیبهشت 1391 ساعت 11:55

سلام
ما رو می بری نمایشگاه کتاب اونوقت بغل دستیتو می بری تئاتر؟؟؟ فکر نمی کنی دقیقاً به همین دلیل ریده میشه به اعصابت!

:d

فرزانه جمعه 29 اردیبهشت 1391 ساعت 17:56 http://www.elhrad.blogsky.com

صبر کن ! این چیزایی که نوشته ای جواب حرف من است ؟ که تازه لایک هم خورده !!
یا پی نوشت پستت است ؟این حرفا رو چرا الان میگی ؟

خوب من هم می تونم برم آخر و یک باره بگویم خاک بر سر پیام دهکردی و حذفیات هشتاد در صدی اش و کف هایی که برای اون حذفیات یا دروغ بودنش زده اند و حتی اونایی که با دانستن وضع تئاترالان وبا حرفهایی که نمونه اش را مرمر نقل کرده از معاون هنری ارشاد میرن تئاتر می بینن ...میشه ؟؟؟

بذار با لحن خودت بگویم من می گویم فضا باید باز باشه تا هر کس هر غلطی خواست بکند اون وقت کار اونایی را که ما دوست داریم حذف نمیشه به حاشیه نمیره جا پیدا می کنه برای خودش بقیه هم تو چشم کسی نمیرن .
هستن می لولن برای خودشون و مخاطب خودشون

مهرجویی مهرجویی است . سلیقه اش را می سازد یه بار از سلیقه اش خوشت میاد یه بار هم ممکنه نیاد ...کی گفته همه باید مثل یک خط مستقیم همین طوری برن جلو و همه طرفداران دو آتیشه را راضی نگه دارن ؟ من هم این فیلم تازه اش را دوست ندارم و مجبور هم نیستم دوست داشته باشم یا فحشش بدم

اگر از مهرجویی بت نسازن و نپرستنش الان مجبور نیستن بگن چی کار کرده با نارنجی پوش ...نهایتاً می گن سلیقه الانش را نمی پسندم

با تو درد دل کرده بودم فقط، همین

ققنوس خیس شنبه 30 اردیبهشت 1391 ساعت 01:28

من میگویم خاک بر سر این بی هنران که نام هنر را خراب کرده اند... و نتیجه این میشود؛ خاک بر سر من، که نگاهم را به آنان آلوده ام‏!‏ منطقی است. ممنون فرزانه. من باید این را ابتدا می گفتم؛ خاک بر سر من.

انا شنبه 30 اردیبهشت 1391 ساعت 09:19

سومین نفری هستی که بدرباره این تئاتر بد می گی به سرم زده بود برم خوب شد پولمو حروم نکردم

فرزانه شنبه 30 اردیبهشت 1391 ساعت 09:31 http://www.elhrad.blogsky.com

ببین ققنوس !
تو در پستت بدون آوردن حتی یک دلیل به گروهی که تئاترشان را دیده بودی و مخاطبت ندیده بود فحش دادی و در طی درد دل با من که از کنار زده شدن حرفه ای ها و اهل عمل گفتم رفتی سراغ اونها و مثلاً مهرجویی را زدی .
و تازه اونجا رفتی سراغ شاهکار دهکردی ...

من فقط به سبک خودت کمی گرد و خاک کردم که ببینی این جور وقتا و حتی در اوج عصبانیت همه را نباید با یک چوب زد.
به دل نگیر خودزنی هم نکن رفیق

قصه گو یکشنبه 31 اردیبهشت 1391 ساعت 12:09 http://khalvat11.blogfa.com/

خوب راستش من اهل هنر نیستم.
خیلی هم با هنر و هنرمند میونه ندارم.
اما یه چیز رو تو این سالها فهمیدم
خیلی از آدمهای معمولی از خیلی از کسانی که ادعای هنرمند بودن دارن بیشتر از هنر سر در میارن.

پرنیان یکشنبه 31 اردیبهشت 1391 ساعت 22:17 http://fathebagh.blogsky.com

سلام
ای وااای . بی خیال بابا . شاید خودش فکر میکنه کارش خیلی عالیه .
من همیشه می گم هر چی باشه یه هنرمند کلی زحمت می کشه برای ارائه ی هنرش . حداقل برای زحمتهاش در مقابل کار نه چندان خوبش بهتره بیشتر سکوت کرد.

خیلی وقت بود نیامده بودم ... می دونم . دلیل بر فراموشی نیست . این روزها خیلی مشغولم .

فاطمه شنبه 11 شهریور 1391 ساعت 21:44


این فقط هنر تئاتر نیست که به گند کشیده شده
هنر تو این مملکت معنیشو از دست داده.

که اگر چنین نبود ما در این بی هنری و بی ذوقی ِ اکنون اسیر نبودیم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد