ققنوس خیس

انگار که هست هر چه در عالم نیست / پندار که نیست هر چه در عالم هست

ققنوس خیس

انگار که هست هر چه در عالم نیست / پندار که نیست هر چه در عالم هست

نو بهار

تو! آن دیگری بودی که به معنای آفریده ی من چشم دوختی و به آن معنا دادی؛ دوست نادیده ی من! بودنت زمان را به اوج رساند و میلادت آن شدنی دیگر است که بر زمان چیره خواهد شد و زمانه ای نو خواهد آفرید... چشم به راه آن روزم! چه نزدیک و چه دور... نوبهار!

نظرات 3 + ارسال نظر
آوخ جمعه 9 فروردین 1392 ساعت 01:42

و چه شانسی دارد آن دوستی که دوستی تو را دارد...خدنگ اشتیاقی به فراسو...
درود بر تو...

دو هفته اخیر دوشنبه 12 فروردین 1392 ساعت 15:23 http://recent2weeks.blogfa.com

دل بستگی ساده است.
فریبا منتظر ظهور
داستان برگزیده دور چهارم دو هفته اخیر
و چهار داستان دیگر.

بهتزین های دو هفته اخیر و شاد باش سال جدید برای شما دوستداران ادبیات داستانی.

آنا یکشنبه 1 اردیبهشت 1392 ساعت 17:37 http://pukesymphony.persianblog.ir

سلام
نمی دونم از کجا به اینجا رسیدم
نوشته هاتو دوست داشتم
مخصوصا اونجا که بحث رو با فلان اقا شروع کردی
و اون شخصیش کرد و گفت تو اصلا فلان کتاب را خوانده ای ؟ و........
اینقدر قشنگ نوشته بودی که خودم اومدم توو جمع و دیدم
چی شد!
قلمت رو دوست دارم
از اینجا می شه نتیجه گرفت که تو خوب می نویسی چون من حوصله ی کامنت گذاشتن ندارم فقط می خونم
اون هم نه همه وبلاگی رو
دوست دارم نوشته هاتو
اگه آپ کردی ممکنه منو خبر کنی ؟
سپاس بیکران

سپاس از لطفت به من. و اینکه به نوشته هایم نگاه انداخته ای...
من اهل خبر کردن نیستم دوست عزیز.
ولی به وبلاگت سر خواهم زد و اگر حرفی داشتم می گویم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد