در قحطی هنر و عشق، زندگی تکرار مکرر کلیشه هاست ... و ما همیشه له له خواهیم زد؛ تا شاید " فریب به سرابمان ببرد !" هر بار در هر دوره به فراخور آن دوره کلیشه را رنگ کرده اند ، و به اسم "نو" آن را به ما قالب کرده اند. مگر نه ماشین حساب تکرارٍ امروزی چرتکه است؟ و لامپ ادیسون تکرار پر رنگ تر مشعل های غار نشینان ! و اندیشه های نو تکرار و ترکیب اندیشه های باستان. اما من ، انسان ، از این قناری هایی که تنها رنگ زرد دارند خسته ام ! قناری خودم را می خواهم ...
این دنیا و ذهن خسته ی من ایجاد می خواهند این دنیا و روح سرگشته ی من ظهور می خواهند این دنیا و دیده ی نبسته ی من من نور می خواهند ;حلاوتی دگر ; م آرزوست ! برای رفع ملال و دفع خستگی ؛ من ِ بی هنر به نامکرر ِ هنر محتاجم ! از این قناری هایی که تنها رنگ زرد دارند خسته و دلزده ام !
آبان 88 |