بعد از خواندن بسوزانید

کلّ ِاین پست را تقدیم می کنم به دوست ِ نازنینم ، محسن نامجو. 

 

 

تقدیم به نویسنده ای که هر روز از خودش شکست می خورد ! نام این نویسنده ؛ اسکار ِ فیلم ِبیترمون نیست. آقای هالو و Bitter moon را که دیده اید دیگر ...

"آقای هالو" در "بیتر مونم "

واسه خودم آواز می خونم
هر چند که جدی شدم با خود،
وودی آلن رو هم می خندونم ! 

 

 

*1تقدیم به تضادها و تقابل های هر تولد ! اصلن زنده باد تضاد و تقابل! انسان و بی تضاد ؟! بی تقابل ؟!

قدم گذاشت به دنیای خویش با سر ِ خویش !

سلام کرد به گریه ! به دوستان و به خویش

تمام ِ جمع به شادی ، به دیده بوسی بود...

کسی ندید اشک هاش و قصه رفت به پیش 

 

 

*2تقدیم به کسانی که نمی خواستند بزرگ بشوند و به همین خاطر علائم بزرگ شدن را نابود می کردند و طی عملیات نابودسازی ، این شکلی خودشان را زخم و زیلی می کردند ! بالاخره هر مخالفتی زخمی را در بر خواهد داشت دیگر !

بزرگ می شد و خود را در آینه می دید

کمی سبیل به بالای لب ، کمی ته ریش !

به جان ِ صورتش افتاد و تیغ ِ تیز ِ ژیلت

برید ... آخ ... خون ... و صورتش شد ریش 

 

 

تقدیم به مردی که آمار می گفت زنده است.

شاهین : "ما که جد ن جد تو سری خورده ایم / تو اخبار زنده و تو آمار مرده ایم"

سالهاییست که انگار که هستم
من مرده ، قبول ! مردار که هستم

من سایه ام آدم ها ! دست بردارید
من رفته ، تمام ! به آمار  که هستم

 

 


تقدیم به شوپنهاور .

با سارتر با یک شور ِ بیهوده
آسوده با معنای آسوده
همخواب با تصویر ِ همخوابی
یک وهم ... یا ... آن هم نبوده ؟ 

 

 

تقدیم به ننه ی نمکی ، که بسی راحت تر از من زندگی کرد .     
آقای نیچه دوستت داریم
آقای نیچه از تو بیزاریم
این را خود ِ تو یادمان دادی
جان ِ آبرمانشت ... سرکاریم ؟ 

 

 

تقدیم به صادق خان هدایت که با نوشتن س.گ.ل.ل در واقع یکی از بهترین داستان های دنیا را نوشت ! و من اگر روزی داستانی در این حد بتوانم بنویسم ، داستانم را نوشته ام و دیگر احساس می کنم کاری در دنیا ندارم !(البته منظورم از ، از بهترین ها بودن ِ این داستان ، تکنیک های داستان نویسی و این چرندیات نیست ...  )

حالا بیا و توضیح بده "یکی از بهترین داستان های دنیا "یعنی چه ؟! والا...

آمپول زد... آبش نمی یاد !
ارضا نشد ، خوابش نمی یاد !
مشروب هم سردرد شد .. هی ...

بی تو هنر نابش نمی یاد ! 

آی مرگ ...! 

 

 

تقدیم به خدای بچگی هایم .
آه ای خدای بچگی هایم ...
آه ای خدای بچگی هایم !
آه ای خدای بچگی هایم ؟
آه ای صفای بچگی هایم ... 

 

 

پی نوشت ؛ پارادیزو هم سوالی دارد