ققنوس خیس

انگار که هست هر چه در عالم نیست / پندار که نیست هر چه در عالم هست

ققنوس خیس

انگار که هست هر چه در عالم نیست / پندار که نیست هر چه در عالم هست

اعدام از عدم می آید

                    

 

 

اعدام از عدم می آید !

 

می شود گفت که هر قتل عمدی به نوعی اعدام است ، و هر اعدامی ، به نوعی قتلی است عمدی !  

 

اینکه من تصمیم می گیرم که تو نیست و معدوم شوی ، با اینکه جامعه و یا دادگاه ! تصمیم بگیرد که تو نیست و معدوم شوی ، تفاوتی دارد ؟ حاصل یکی است ولی نمی توان منکر تفاوت شد. 

  

داد چیست ؟ دادگری چیست ؟ و اگر مرگ داد است ، بیداد چیست ؟ داد و بیداد در اعدام به شدت به هم نزدیک می شوند ! 



تصور اینکه جهانی داشته باشیم که در آن هیچ اعدام (یا قتل عمدی ) وجود نداشته باشد ، کمی دور از ذهن است ... اما به نظرم خوب و عاقلانه است که گام به گام به آن سمت حرکت کنیم.



وقتی می گویم "ما" منظورم جامعه ی جهانی است ، نه ایرانی و نه گیلانی و نه طبقه ای و نه ...



من از این همه هیایو برای یک اعدام (قتل عمدی) بوی انسان دوستی ِ شاید شعار زده  می شنوم ، و این شاید جای امید و خوشحالی دارد !! اما یک بوی دیگر هم می شنوم ، بوی آرمان شدن امری که دور از ذهن است ...



من به خشونتی که از پی این آرمان ضد خشونت شکل می گیرد ، فکر می کنم !

فیلم The life of David Gale را با بازی خوب اسپیسی و وینسلت ، یک بار دیگر با دقت ببینید ! 

 

بعضی اشکال خشونت ، هولناک است . اما ضدیت با خشونت تا کجا ؟ آیا حدی برای این ضدیت قائل هستیم ؟



افلاطون و مور و ... بیشتر شاعر بودند تا فیلسوف و ...

((جمله ی بعدن اضافه شده : منظورم از شاعر بودن ، مسلمن خود شاعری نیست ، بلکه تخیلات آرمانی داشتن در زندگی واقعی  است .
شباهت مد نظر افلاطون و توماس مور ، در اینجا هم همان شهر و جزیره ی آرمانی را دنبال کردن است.))

 


ما هم اکنون بیشتر شاعریم !

این آسودگی شاعرانه شاید هم عدم ماست !

نظرات 17 + ارسال نظر
مرمر جمعه 12 آذر 1389 ساعت 13:32

نوشتت عالی بود پسر...
منم از ارمانی شدن میترسم... خوندی نوشته جدیدمو ؟ نباید فقط جیغ جیغ کرد و امضا جمع کردب اید فرهن سازی کرد.. که راهی بس طولانی نیاز است

و اما فیلم همونطور که تو اف بی هم نوشتم یکی از بهترین و درد ناکترین فیلمهایی بود که دیدم و این روزها دلم میخواست بازم ببینمش

نسیم جمعه 12 آذر 1389 ساعت 16:48

خب خیلی چیزها آرمان است اسامه..
اما دلیل نمیشود که فقط چون نمی توانیم آنطور که باید و شاید بهش برسیم بگذاریمش کنار...
بشر پیشرفت می کند
قانون هایش پیشرفت می کند
آرمانها و دغدغه هایش هم...

اما در هر برهه ای باید سعی کنیم به آن آرمانها نزدیک شویم...

شیطان شنبه 13 آذر 1389 ساعت 02:21 http://lilo5000.persianblog.ir/

اینکه روی موضوع حداقل بحث درگرفته رو به فال نیک میگیرم ...
اینجا دوموضوع مختلف هست که شاید مرحله ای باید باش برخورد کرد ... اول این قانون وحش انتقام و قصاصه که از یک نوجوون یک قاتل میسازه و بهش اجازه میده صندلی رو از زیر پای محکوم بکشه و شاهد مرگش باشه ... دوم مسئله اعدام به عنوان مجازات ...

سلام

نفیسه شنبه 13 آذر 1389 ساعت 08:04

به سوی آرمان رفتن به نظرم برای پیشرفت و روند روب ه جلو نیاز هست و کمک کننده اما نه اینکه آرمان گرایی سبب تخریب شود...
چشم فیلم رو می بینیم و بعد نظرم رو میگم...
افلاطون اتفاقاً در زمانیه ای پا به عرصه حضور گذاشته که یونان به سمت خردگرایی رفته بود و از ادبیات فاصله گرفته و البته فاصله ای منطقی...

مارال شنبه 13 آذر 1389 ساعت 11:53

جالب بود مثل اینکه شما هم باید در مجادله و مناظره ی من و آقای اقلامی شرکت کنید.

من اصولن اهل جدل نیستم :)
من به استدلالهای حقوقی شما احترام میذارم.
ضمن اینکه جملات دوم و چهارم من تقریبن حرف شما رو هم تائید می کنه ...

میله بدون پرچم شنبه 13 آذر 1389 ساعت 12:07

سلام
موجیم که بی حاصلی ما عدم ماست
و الان دریا کاملاٌ آرام است یه دونه موج هم محض دوای درد دندان نیست...!

نیکادل شنبه 13 آذر 1389 ساعت 12:58 http://aftabsookhte.blogfa.com

سلام بر ققنوس عزیز
کیف می کنم از خوندن نوشته هات، بی اغراق
فیلم زندگی دیدید گیل رو چندین سال پیش دیدم اما حس می کنم تمام جزئیاتش هم یادمه، بس که اثر گذار بود این فیلم .
دیروز یه برنامه توی رادیو فردا پخش می کرد میگفت اغلب مردم امریکا مخالف حذف قانون اعدام هستند و ...
پس تشخیص و تجویز تو دقیق و به جا بود اون قسمتی که به جامعه ای فراتر از ایران و گیلان و ... اشاره کردی
مرسی مرد جوان

خواهش می کنم ، بانوی جوان :-)

بانو شنبه 13 آذر 1389 ساعت 23:30 http://saburaneh.blogfa.com/

همان که خودت گفتی :
یک نفر در اب دارد میسپارد جان !

دمادم شنبه 13 آذر 1389 ساعت 23:34 http://www.damadamm.wordpress.com

من هم از این همه خشونت می ترسم و از خشونتی که از فرط خشن بودن چنین خود را به را به رخ می کشد.

محمدرضا یکشنبه 14 آذر 1389 ساعت 00:05 http://mamrizzio3.blogspot.com/

اقلاطون در باب شعر و شاعری نظرات فاشیستی ِ وحشتناکی دارد. در آرمانشهر افلاطون شاعران یا تبعید می شوند یا زندانی
سر تامس مور در کتاب آرمانشهرش به ظرافت این نکته را به نقد کشیده. بین تامس مور و افلاطون فرق بسیار است کتاب اولی هجویه ای بسیار توفانی و البته جدی ست بر افکار خطرناک و تمامیت خواه افلاطون.

کارگردان این فیلم آلن پارکر سازنده ی یکی از جاودانه هاست
The Wall
آن فیلم موزیکال فوق العاده

فتح باغ یکشنبه 14 آذر 1389 ساعت 08:11 http://fathebagh.blogsky.com

سلام ققنوس عزیز

متن قشنگی بود و لذت بردم اما این جمله رو خیلی بیشتر دوست داشتم :
من از خشونت از پی این آرمان ضد خشونت می ترسم.

نیکادل یکشنبه 14 آذر 1389 ساعت 08:36 http://aftabsookhte.blogfa.com

سلام ققنوس خیس
راویان اخبار و طوطیان شکرشکن شیرین گفتار چنین حکایت کرده اند که جواب سوالای میله رو نمیدی؟
زود باش جواباش رو بده که نتایج رو منتشر کنه

سلام بر رضا رهگذر (محمدرضا سرشار)
ما جواب داده ایم ...

مرمر یکشنبه 14 آذر 1389 ساعت 15:50 http://swelad.persianblog.ir

با پست آخریت موافقم

درخت ابدی دوشنبه 15 آذر 1389 ساعت 00:28 http://eternaltree.persianblog.ir

سلام.
جمله‌ی اولت رو هستم شدید. فیلم رو هم همین‌طور. عالی و دردناکه.
اما مورد آرمان‌خواهی یه مقدار جای بحث داره. خیلی فرقه بین آرمان تمامیت‌خواه و آرمان انسانی. این‌جا هم بین شاعران تفاوت هست. عوالم افلاطونی کجا و ویلیام بلیک کجا که از طرفداران لغو بردگی بود و رویاش به واقعیت پیوست. درسته حالمون از هر چی آرمان‌شهره به هم خورده اما فکر کن اگه آرمانی هم در کار نباشه چه بلایی سرمون میاد.

سلام
نه اینکه نخواهیم در کار باشد ، نمی تواند که در کار باشد
اگه به جای آرمان بگیم اهداف کوتاه مدت ، من دیگه مشکلی ندارم !

نفیسه دوشنبه 15 آذر 1389 ساعت 11:37

واه واه بداخلاق

این رو واسه پست بالاییت نوشتم

فتح باغ سه‌شنبه 16 آذر 1389 ساعت 07:06

ققنوس جان چی شده ؟
ویکی لیکس مسائل مهمتری براش هست برای اثبات و افشاگری!!!
فعلا که سیاست شده نبض زندگی متاسفانه

و همان بهتر که دانه های دلشان پیدا نیست وگرنه یک ثانیه نمی تونستیم این دنیا رو تحمل کنیم.

منیره پنج‌شنبه 22 اردیبهشت 1390 ساعت 18:01 http://http://rishi.persianblog.ir/post/5/

ممنون از معرفی فیلم
من با اعدام صدام نه به خاطر مخالفتم با حکم اعدام بلکه به خاطر اینکه اعدام چند دقیقه ای برای کسی مثل صدام کم است مخالفم ... و همان طور که زیر سوالت نظرم را گفتم می توان از این جانیان که محصول اجتماع خود هستند عبرتی برای اجتماع ساخت علاوه بر اینکه معلوم نیست اعدام کسی مثل صدام یا بن لادن چه اسرار مگویی را با خود به زیر خاک می برد و به نفع چه سیاست هایی است .
من به خاطر داشتن زندگی شاعرانه با اعدام صدام مخالف نبودم . حتا خواست اجتماع را رسانه ها تعیین می کنند ... البته هر راه حلی موافقان و مخالفان خودش را دارد و واقعن همان که خودت گفتی .... "شاید "

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد