ققنوس خیس

انگار که هست هر چه در عالم نیست / پندار که نیست هر چه در عالم هست

ققنوس خیس

انگار که هست هر چه در عالم نیست / پندار که نیست هر چه در عالم هست

فاکتور گیری برای نود و مختارنامه

 

  

 

هر چند نگاه کردن به این صدا و سیما کار شایسته ای محسوب نمی شود و نمی توان آن را توصیه کرد ، اما واقعیت این است که از اثر فاخر داوود میرباقری نمی توان به راحتی گذشت  ! از مختارنامه !

به گمانم کسانی که اندکی مطالعه درباره ی شخصیت مختار دارند ، نظر بنده را تائید نمایند که فریبرز عرب نیا ، بسیار خوب نقش این شخصیت مرموز ، چند وجهی ، شجاع و سیاست مدار تاریخ اسلام را به اصطلاح ,در آورده , است.
به نظرم می آید که مختار داوود میرباقری به عنوان قهرمان این داستان ، قهرمان ملموس و دوست داشتنی ای از کار در آمده است ، علت را نیز بنده در خاکستری بودن شخصیت مختار می بینم !
خوشحالم که سینما و حتی کمی (خیلی کم) سیما ! از ساختن مدام قهرمانهای کاملن سفید و مسلمن غیر واقعی , کمی  فاصله گرفته اند !

اما صحنه ای که مجابم کرد درباره ی این سریال بنویسم ؛
عبدالله ، پسر زبیر ( همان صحابی معروف و تاریخ ساز محمد در صدر اسلام و پس از آن ) با بازی فوق العاده رضا کیانیان ، در برهه ی زمانی داستان فیلم حاکم مکه است و به اصطلاح  رهبر جناح اپوزیسیون خلیفه یزیدبن معاویه !
عبدالله بن زبیر آدمی است خرافاتی ، آشنا به فن سیاست ، پرهیزکار و به وقتش فریب کار !
در طول سریال این طور به نظر می رسد که برای عبدالله ، حمله نکردن سپاه یزید به مکه و کعبه اش ، به علت خانه ی خدا بودن و حرمت داشتنش و نگهبانی خدا از آن ، تبدیل به یک باور شده است ! هر چند گاهی بیننده گمان می برد که این باور ساختگی و به خاطر فریب مردم مکه است. اما به نظر بنده خود عبدالله به این باور عمیق در وجودش رسیده است.
در ادامه وقتی که در نیمه شب ، سپاه شام کعبه را آتش باران می کند و به آتش می کشد ، تصویر به ما نشان می دهد که پسر زبیر مشغول نماز و نیایش است و بعد که بیرون می آید و با صحنه ی سوختن کعبه مواجه می شود ، به جرات می توانم بگویم که زیباترین و هنرمندانه ترین بازی ای که از رابرت دنیروی سینمای ایران ، رضا کیانیان ، دیده ام در این صحنه اتفاق افتاده است.
نگاه عبدالله بن زبیر به سوختن کعبه در این صحنه ، بدون اینکه هیچ کلمه ای بگوید ، یک دنیا حرف در خودش داشت ! فرو ریختن تمام باورهای یک شخص برای لحظه ای و آتشی که به چشمانش افتاده بود و ...  بدون شک یکی از صحنه های ماندگار این اثر تاریخی – مذهبی را رقم زد !
به احترام هنر رضا کیانیان به مدت یک دقیقه ذوق زده می شویم !! 

 

پیشنهاد می کنم ، دیدن مختارنامه را از دست ندهید ! نود فردوسی پور که به نوعی موی دماغ سیما شده و مختارنامه از استنائات این تلویزیون است که حیف است نبینمیشان !! 

 

پی نوشت : من هم دلم به شدت درد گرفت وقتی که دیدم میرباقری به دیدار آن نامشروع رفت ، هر چند با این کار بسیاری از ارزشهای شخصیتی و ... او در نزدم تباه شد ، اما ارزش هنری کارش را نمی توان ندید! یعنی نمی شود خود را به ندیدن زد !! یعنی نمی توانم !

نظرات 29 + ارسال نظر
میله بدون پرچم شنبه 11 دی 1389 ساعت 19:06

سلام
خوشبختانه قسمتهایی از این سریال را دیدم ... خوب بوده ...
ای بابا دلی نمونده دیگه که درد بگیره!!

سلام
چی بگم والا رفیق ...

کلاق شنبه 11 دی 1389 ساعت 20:20

سلام
در ادامه پست قبلی عینکیها، تار نمیبینن انتخابی(توسط قاب عینک انتخاب میشه) میبینن!

من از سریال مختارنامه فقط حدود 20 دقیقه ای دیدم، اما این لینک امروز دیدم برات میزارم، خوندنش بد نیست!

http://www.tabnak.ir/fa/news/139576/%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%85-%D9%85%D8%AE%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D8%AA%D8%A7-%D8%B3%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%84%D8%9F!

سلام
انتخابی دیدن ، خودش یجور برداشته دیگه ، پس می شه گفت که عینکی های از برداشت شخصی خودشون هم برداشت شخصی انجام می دن ! چه شود !!
لینک رو خوندم ، اتفاقن به همونجایی انتقاد کرده بود که من به خاطرش سریال رو تحسین کرده بودم ! و این نشون می ده که تشخیص من اشتباه نبوده ! پس آفرین به خودم ! :))

سلام علیکم.
هنوز ندیدم مختارنامه را.
تلویزیون در حد صفر می بینم.
بازیهای استقلال را معمولاً می بینم.
فیلمهای علمی ی جالب را خوشم می آید.
نود گاهی گداری می بینم. اون جا که نماینده ی مجلس تلویحاً گفت مردم شهر ما از رئیس جمهور به شدت استقبال کردند و باشگاه نفت تهران به شهر ما تعلق گرفت!

رضا کیانیان آدم لوطی ای است. من چند بار تلفن کردم بهش. تلفن چند نفر را می خواستم. اگر داشت می داد. یک بار گفتم: «یک حاجتی دارم.» ایشان نه گذاشت نه برداشت و گفت: «اگر قضای حاجت داری برو ...»

سلام
پس با این حساب اختلاف نظر اساسی داریم با هم ، ما قرمزیم ، اون هم از نوع پررنگش !!
بله ! نود هم آیینه ی تمام نمای زندگی ایرانی است ! ایرانیان لایف استایلی است برای خودش .
رضا کیانیان هم به نظرم آدم رند و طنازیه ! دوستش داریم.

نیکادل شنبه 11 دی 1389 ساعت 23:40 http://aftabsookhte.blogfa.com

سلام بر ققنوس خیس
من تا حالا این سریال رو ندیدم اما رضا کیانیان جای بد نمیرود احتمالاً.

سلام بر شما
بله یحتمل این گونه است که می فرمایید ...

محمدرضا یکشنبه 12 دی 1389 ساعت 05:32 http://mamrizzio3.blogspot.com/

سلام
یعنی میرباقری این همه هنرمند است و خبر نداشتیم!؟
شما نقش پول و حمایت اصحاب قدرت و امکانات رو هم در نظر بگیر و خیل هنرمندانی که جاپلوسی نکردند و بیرون گود مانده اند و...
مختارنامه فاخر است!؟ ضرغامی شده ای؟!

سلام
یعنی رضا کیانیان آدم چاپلوسی است ؟! یعنی عرب نیا که در سالهای شروع این سریال ستاره ی این سینمای لعنتی بود ، اگر در این سریال بازی نمی کرد ، هیچ جای دیگری برای بازی کردن نداشت ؟؟
سینما هنر سرمایه داری است ، بدون پول که هیچ کاری در آن نمی شود کرد ! شاید بشود بدون پول به زحمت فقط یه فیلم کوتاه نصفه نیمه ساخت !
میرباقری چه در مختارنامه چه در معصومیت از دست رفته و چه در امام علی و حتی در فیلم ساحره ، هنر فهم بودنش برایم اثبات شده است !
اینکه چطور آدمی است ، به من مربوط می شود(که در پی نوشت هم گفتم) ولی بحث این پست من نیست ...
بهرام بیضایی در این سالها چند فیلم ساخت و داریوش مهرجویی چند فیلم ساخت ؟؟ آیا تو نتیجه می گیری که داریوش مهرجویی چاپلوس است ؟؟
این چه نگاه چپی است ؛ که همانند حاکمانمان ؛ به هنر داری ؟!

فتح باغ یکشنبه 12 دی 1389 ساعت 09:01 http://fathebagh.blogsky.com

کلا مدتهاست تلوزیون نمی بینم !

فقط سلام

کار خوبی می کنی ...
اما پیشنهاد من دیدن این دو برنامه است فقط.
سلام :)

کلاق یکشنبه 12 دی 1389 ساعت 10:25

خب هر کسی برداشت خودشه داره!
در کل ساخته های میرباقری از اصل ماجرا فاصله داره. خودش در یکی از مصاحبه هاش گفته آثار من عاشقانه استُ حتی امام علی هم عاشقانه است تا تاریخی...

حرف درستی زده ، معصومیت از دست رفته نهایت یک عاشقانه ی زیبا بود ، من این کارش را سه بار دیده ام !!!
اما در مورد مختار ، شخصیت تاریخی و واقعی مختار به آن چیزی که در سریال نشان داده شده است ، شبیه تر است ، تا به حرفهای آن آقایی که با سایت تابناک مصاحبه کرده بود و لینکش را برایم گذاشتی

نفیسه یکشنبه 12 دی 1389 ساعت 11:29

منم بازی رضا کیانیان رو دوست دارم و اتفاقا جمعه این هفته همینجوری چون همه می خواستند ببینند نشستیم و دیدیم به واقع از بازی اش خوشمان آمد. البته فریبرز عرب نیا هم که خوب است.

میزانسن های صحنه و بازی و حرکتها خیل خوبن اما میرباقری زیادی هرچیزی رو کش میده و این ایراد همه کارهاشه...

البته من هم چند تا ایراد اساسی به میرباقری دارم ...
عظمت بازی کیانیان در آن صحنه ای که گفتم به واقع مو را بر تنم سیخ کرد !!
به واقع میرباقری در این کار نشان داده که استاد میزانسن است !

مارناک یکشنبه 12 دی 1389 ساعت 13:20

حتی اگه منو بکشن نه نود میبینم نه کانال های ایران و تماشا میکنم ... حتی ماهواره هم نمیبینم ولی رو ندیدین کانال های ایران تعصب دارم ... از کجا معلوم . ممکنه تلوزیون رو روشن کنم درست همونایی رو ببینم که نمیخوام

کار خوبی می کنی ...
ولی من بهت می گم کی نود ببینی ، دوشنبه ها ساعت 22:45 که روشن کنی تلویزیون رو ، نود رو می بینی ! :-)

نسیم یکشنبه 12 دی 1389 ساعت 15:53

فرض کن همین سیما ۱۰ تا سریال درست حسابی بسازه...و اصلا برنامه هاش گل و بلبل بشه..فقط همچنان همانقدر دروغ بگه...همچنان مستند بسازه درمورد مرگ ندا...همچنان بره با ۱۰۰ تا ترانه موسوی مصاحبه کنه...بازم حاضری ببینی؟

یعنی چی این سوال واقعن ؟؟!! مغلطه ی غریبی کرده ای رفیق !
1- تو دیدن نود رو با دیدن مثلن بیست وسی و یا امروز دیروز فردا و یا آن مستندهایی که تو می گویی ، یکی می دانی ؟
در آن شب برنامه ی دادکان که سبزها رای هفتاد درصدی دادند به گزینه ی بیربط ، کجا بودی ؟ شبهای دگر هم ... چرا این برنامه هر هفته روی فیس بوک قرار میگیرد؟ که نبینندش ؟!! این چه حرفیست ! نمی دانم والا !
2- مختارنامه دیدن من ، و برای اولین بار از یک سریال سیما نوشتن من چه ضرری را متوجه جنبش می کند ؟ می خواهم بدانم !! من برای جنبشی که فقط میخواهد با ندیدن یک سریال و نود اعلان حضور کند فاتحه ام را هم خوانده ام !! نخیر ، من می بینم و هستم و اعتراض می کنم ...
3- من در همین پست از فرو ریختن اعتقادات و باور سفت و سخت حاکمی پوشالی و خرافاتی ، توسط یک گلوله ی ناقابل آتشی !! گفتم ، اصل قضیه این بود دوست من ، مبارزه با جهل اینجاست !! نه در نود ندیدن !! با جنبشی که تا این حد راه یا راههایش را گم کرده است ، چه باید کرد ؟
4- با همین منطق می شود گفت خیابانهای شهر هم در اختیار شهرداری و دولت است ، پس برای تظاهرات تحریمش کنیم و اعتراض خیابانی بر پا نکنیم دیگر ، در خانه هایمان می نشینیم و به خیابان هم نمی رویم ...
5- اگر می خواهید نقدی کنید ، نقدی کنید که منجر به حرکت آگاهانه ی معترضین و دگراندیشان بشود ، نه اینکه برای بی حرکت ماندن تلاش کنید !
.............................
و این تکمله از زبان شاهین ؛
زمین تف کن تو صورتم اگه ساکتم
اگه واسه ترانه صد تا ترانه نگم
ترانه نعره بکش به حالم بخند
ترانه گریه کن چشاتو ببند

نسیم یکشنبه 12 دی 1389 ساعت 20:15

البته مغلطه را شما کرده ای:)
با قیاس مع الفارقت بین خیابان و سیما! سیما روزهای اولیه تحریم شد چون وسیله ای شده بود برای سرپوش بر گندکاری های دولت...یادمه خود ضرغامی اعلام کرد که تعداد بینندگان تلویزیون تا ۴۰ درصد کاهش یافته...و فکرکن اگر این روند ادامه پیدا می کرد و کسی اهمیتی به به سیما نمی داد اونوقت نیمیشد توی ذهن عامه این همه تاثیر بذاره...این یه جور مبارزه بود.چرا؟ چون مردم با هم متحد می شدن برای یک نهادی که دروغ میگه بهشون...

ببین اسامه من دعوا نکردم باهات که اینطوری جواب میدی. فقط سوال پرسیدم ازت.ببین اگه سیما مخاطب های خودشو از دست بده اونوقت یاد میگیره اینقده مردمو خر فرض نکنه. یاد میگیره مثل الان بره ۴ تا برنامه درست حسابی بسازه که توش حرف مردم زده بشه.
روش های جدید مبارزه که روشن فکرا زور میزنن یادمون بدن از جمله همیناست...که عوضرفتن تو خیابون یاد بگیریم متحد باشیم با همو به کسی اجازه ندیم بهمون دروغ بگه...درمورد اون پیامک اون شب هم جز همین روشهای مبارزه بود:)

اولش باید بگم که من هم دعوا نکردم دوست عزیز من ... مگه من حرف غیر مودبانه ای زدم ؟ :-)
قیاس خیابان و سیما ، قیاسی بود برای خنده آمدن بر لبهای خلق !! حرفی که شما در حق من زدی هم چنین بود.
روزهای بعد انتخابات ما توانایی نگاه کردن به سیمای وقیح آقایان را نداشتیم ، چون ناخودآگاه اشکمان در می آمد ! نفرت ما از آنها کم نشده ، اما شرایط فرق کرده . ما باید دنبال راههایی باشیم که جواب بگیریم ... و گرنه اظهر من الشمس است که هر موجی می خوابد ، که خاصیت موج همین است ... دریاست که می ماند ! باید به دنبال دریای آگاهی باشیم ....
...........
فقط من این چهار تا برنامه ی حسابی که می گی الان درست میشه رو ندیدم تا حالا و فکر هم نمی کنم که وجود داشته باشه ... می شه بگی کدوم برنامه ها رو می گی ؟؟!
..........
رسانه وقتی بفهمد که اکثریت مخاطبینش به طور نسبی آگاهند ، شاید کمی به خودش بیاید ... شاید کمی شرم کند !
............
نسیم ، سوال تو عمل من رو زیر سوال برده بود و ..... من باید از خودم دفاع می کردم :-)

درخت ابدی یکشنبه 12 دی 1389 ساعت 22:06 http://eternaltree.wordpress.com

سلام.
چیزایی رو که دوست داری، ببین رفیق. منم که تلویزیون نگاه نمی‌کنم ربطی به پارسال نداره و چندین ساله که کارم همینه.
کیانیان بازیگر خوبیه و فردوسی‌پور هم احترام مخصوص پیش اهل فوتبال داره.
عکسی که گذاشتی عالیه.

سلام
می بینم رفیق
مخلصیم :-)

محمدرضا دوشنبه 13 دی 1389 ساعت 00:03 http://mamrizzio3.blogspot.com/

سلام
شما اگر در کامنت ِ من اسمی از رضا کیانیان دیدی می توانی به من خرده بگیری. من که حرفی از رضا کیانیان نزدم. سعی کن نوشته ی من را بخوانی کامنت من حاوی چیزهای دیگری بود. پس آن همه زحمتت برای دفاع از کیانیان دود شد رفت هوا! چون تکی نبود که پاتکی صورت بگیرد!

سینما هنر سرمایه داری ست!؟ مطمئنی؟ یعنی لوک بسون و ژان لوک گدار و دیوید لینچ و برگمن و کیارستمی و... در خدمت سرمایه داری هستند؟ نه اینگونه نیست. سینما در برخی وجوهش می تواند برای گیشه باشد یا اهدافی از این دست.

هنر فهم بودن ِ میرباقری برای شما اثبات شده برای من که اثبات نشده.

باز هم صحبت از موضوعات و مواردی که در کامنت نیامده! مثل بیضایی و مهرجویی! بیضایی نویسنده و فیلمنامه نویس بزرگی ست اما با فیلم های سینمایی اش حال نمی کنم! داریوش مهرجویی کمی متکبر است. کمی با واقعیت جامعه فاصله دارد و...
اصغر فرهادی و کیانوش عیاری را در سینما و دومی را در تلویزیون بیشتر پسندیدم.
من منظور م این است که یارانه و امکانات و ... به چاپلوس ها و فرصت طلبها تعلق می گیرد و این میان کسانی ضرر می کنند که شان هنر را حفظ می کنند. چه مملکت ِ ببخشید ... ای است!

کماکان منتظرم بدانم منظورت از سریال ِ فاخر چیست!

سلام
کل کامنت شما که سه خط و نصفی بیشتر نبود ! و اما ؛
شما فرمودی ؛
"و خیل هنرمندانی که جاپلوسی نکردند و بیرون گود مانده اند"
و من از مختارنامه می گفتم ، و حدسم این بود که منظور شما این است که کارگردان و بازیگران این سریال همگی آدمهای چاپلوسند !! که اگر خودت می گویی حرفت این نبود که بهتر ! نگاه من ، نگاه تک و پاتکی نیست برادر !
...
بله ، من گفتم ، سینما هنر سرمایه داری است ! ولی آیا من گفتم که سینما لزومن در خدمت سرمایه داری است ؟؟ عجب برداشتی کرده ای بردار !!
جنابعالی اگه قبول نداری که سینما هنر سرمایه داری است من حرفی ندارم!!
مثال می زنم که کمی روشن شود قضیه اگر تاریک است !!
من می گویم فن آوری ایکس محصول سرمایه داری است و تو نتیجه می گیری که پس فن آوری ایکس تا همیشه در خدمت سرمایه داری است !! آفرین ها بر تو بادا با این نتیجه گیری !!
با این حساب لابد سینمای ایران هم در خدمت سرمایه داری بود و ما نمی دانستیم !!
.............
بگذریم ، سینما بر خلاف هنرهای دیگر ، بدون پول به هیچ جایی نمی رسد ! یک شاعر می تواند بدون پول شعر بگوید ، ولی یک سینما گر نمی تواند ... با این حرف که مشکلی نداری الحمدالله ؟
..........
مختارنامه فاخر است ، از هر نظر که تو بخواهی ... البته به شرط آنکه فاخر بودن و گرانمایه بودن را مانند آن قضیه سرمایه داری تحلیل نکنی ...
.......
اینکه هنر میرباقری بر شما اثبات شده نیست ، ایرادی ندارد ! نظر شما برای خودتان ، نظر من هم برای خودمان !! چی بگم والا ؟!!!
....
مثال بیضایی و مهرجویی هم برای دو کارگردانی بود که تعداد فیلمهای متفاوتی را ساخته اند ... در ادامه ی همان قضیه ی بیرون گود و ....
جالب است که کامنت شما در تعریف و تمجید از فیلم آخر بیضایی هنوز هم موجود است ، احتمالن در این مدت کوتاه اتفاقی بین شما و استاد افتاده که فیلمهای استاد بیضایی برای شما از حال خوب به حال بد رسیده اند ، و دیگر به شما حال نمی دهند !
...
در اینکه مملکت سه نقطه ای داریم که حرفی نیست ، موافقم .

فرزانه دوشنبه 13 دی 1389 ساعت 00:32 http://www.elhrad.blogsky.com

سلام
اتفاقاً هفته پیش به اصرار پسرم که از هم کلاسی هایش درباره مختار شنیده بود و می خواست نگاه کند برای اولین بار مختارنامه را دیدم .

و در این سریال دیدنم بازی کیانیان مبهوتم کرد . عرب نیا چنگی به دل نمی زد یکنواخت و خطی بود . اما کیانیان با وجود این که در صحنه های کمتری بود بازیش برجسته بود .
اون صحنه آتش بازی را هم کاملاً بیاد دارم که چقدر عالی بود بازی کیانیان . حالا رابرت دنیروی ایران می شود ؟!
ولی موضوع سریال و این که ارزش این همه ریزه کاری و پرداختن به جزییات را دارد یا نه و اصلاً می خواهد چی بگوید ... چندان خوش بین نیستم .
درباره میرباقری ... نمی دانم به دیدن کی رفته ؟ ولی خوب وقتی توانسته چنین قرار داد کلانی با سیما داشته باشد لابد سیم های ارتباط وصل است دیگر
خوب برای وصل ماندن هم بهایش را باید بپردازد.

سلام
ممنون ،
خوشحالم که به جز من هم کسانی در این وبلاگستان هستند که مبهوت بازی کیانیان ، به خصوص در این قسمت ، شده باشند ...
به نظرم به شایستگی رابرت دنیروی سینمای ایران است ، و البته سهم کارگردان در بازی گرفتن از یک بازیگر غیر قابل چشم پوشی است
....
درباره ی عرب نیا ، موافقم باهات ، اما اگه کل سریال رو می دیدی ، شاید نظرت فرق می کرد ، به نظرم شخصیت مختار رو خیلی ملموس در آورده ...
در مورد موضوع سریال و ارزش داشتن یا نداشتنش و اینها هم که می دانی ... نگفتن بهتر !!!

نسیم دوشنبه 13 دی 1389 ساعت 15:00

خب تحریم دولت و تمام رسانه هایش که همش دروغ می گوید ، تحریم کلاهایی که به صدا و سیما پول می هند برای تبلیغات....اینا همه روش مبارزه است برای ضربه زدن و باقی ماندن جنبش...تا وقتی توی ای مبارزات متحد نباشم همه بلاهایی که میاد سرمون حقمونه
رسانه هم با تحریم شدنش متوجه می شود!!!

بله ، ولی فقط با تحریم این شکلی به جایی نمی شه رسید ... :-)

محمدرضا دوشنبه 13 دی 1389 ساعت 17:19 http://mamrizzio3.blogspot.com/

سلام

هر هنری و گویا هر کاری نیاز به سرمایه دارد. شاید نوسندگی کمترین سرمایه را می خواهد اما چاپ کتابش حداقل پنج تا ده میلیون سرمایه می خواهد. حتی وبلاگ نویسی هم سرمایه داری ست با این اوصاف! پس نمی شود از این منظر این طور نتیجه گرفت که چون سینما هنر سرمایه داری ست پس میر باقری برود... حال که رفته! چه کنیم!؟ هنرمند شانش را حفظ کند مستقل باشد بهتر است تا...!

برای جمع کردن سرمایه برای ساختن فیلم و سریال راههای دیگری هم هست. به هر حال ایشان یک سری روابطی داشته اند و دارند که چنین پروژه هایی را در اختیار ایشان و شمقدری و ... می گذارند.

هنوز هم منظور شما را از فاخر متوجه نشدم. اولین بار واژه ی فاخر را از زبان ضرغامی شنیدم و خندیدم و الان هم شما می گویید. فاخر چیست؟ فرقش با غیر فاخر یا کمی فاخر یا نیمه فاخر! یا یک چهارم فاخر چیست!؟

ببینید موضوع ساده ست. یک رانتی وجود دارد در ابعاد گوناگون مثل جمع کردن هنرمندان مشهور و کادر قوی و سرمایه و تبلیغ و رسانه و... همه ی اینها می شود رانت. چون با پول مفت نفت خوزستان است. حالا یک کارگردان هم می اید حالش را می برد با یک سری روابط و اینها. خب سخت است ثقیل است بگوییم فلانی هنر فهم است.نقش پررنگ پول نفت خوزستان را نبینیم.
در مورد فیلم آخر بیضایی بیشتر از این خوشم آمد که از صنف کارگردانان مستقل خوب دفاع کرده بود.

اتفاقا تحلیل هنری و زیبایی شناسی مکتب فرانکفورت که نحله ی چپ نو (نئومارکسیست) است در بین اهالی هنر معتبر است. مباحث صنعت فرهنگ و هنر سرمایه داری و مسخ شدگی و... برای بنده ی لیبرال هم جالب است حتی!

سلام دوباره و با تشکر؛
هر هنری به سرمایه احتیاج دارد ، مثلن کسی که شعر می گوید به یک برگ کاغذ و یک قلم به عنوان سرمایه احتیاج دارد ، برای خلق هنر ! (توجه کن که برای همان خلق در هنر سینما به سرمایه ی هنگفتی نیاز است)
چاپ و نشر و این حرفها که دیگر جزء هنر نیست ... آن ها خرجهای بعد از خلق هنر است !
حالا اگر بگوییم برای همان یک برگ کاغذ و یه قلم هم به سرمایه احتیاج دارم ، قبول ! به فرض به هزار ریال سرمایه احتیاج داریم برایش !
اما آیا این که می گوییم برای شعر به سرمایه احتیاج داریم با اینکه بگوییم شعر ، هنر سرمایه داری است ، یکی است ؟! مسلمن نیست !
بنده همچنان می گویم ، سینما هنر سرمایه داری است ، و به فرض شعر هنر سرمایه داری نیست !
.....................................
برای جمع کردن سرمایه راههای دیگری هم هست ! بله ! ولی آیا من در حد یک کلمه هم از راه به دست آوردن سرمایه برای فیلم ، توسط میرباقری ، دفاع کرده ام که حال این را به من می گویی ؟؟؟؟
مسلمن من هم اگر نه بیشتر از شما ، حداقل به اندازه ی شما به این راه نقد دارم .
....................................
آنچه درباره ی رانت و پول نفت و حالش را بردن گفتی که توضیح واضحات است ! مسلمن این چنین است ، اما باز هم به نظرم فرق می کند که آن پول را میرباقری بسازد و حالش را ببرد یا به فرض فرج سلحشور ؟؟!!!
به نظرم سر و ته یه کرباس نیستند !!!
...................................
من از چپ نو و مکتب فرانکفورت نگفتم ...اما ،
اینکه هنر را از عینک ایدئولوژی ببینی ، برای من خوشایند نیست ! هر چند مسلمن برای بسیاری از اهالی هنر نگاه به هنر با عینک ایدئولوژی خوشایند است ...
حالا اگر تو آن عینک را (با نمره ی کم یا زیاد) زده ای و می خواهی به کار میرباقری نگاه کنی (که تقریبن مطمئنم که نگاه هم نکرده ای و قضاوت می کنی) ، به نظرم می آید در نهایت قضاوت چپی خواهی داشت !!
...................................
فاخر یعنی گرانمایه و گرانبها و برتر !! اینکه شما اولین بار آن را از زبان ضرغامی برای مختارنامه شنیده ای ، تقصیر من چیست ؟ (من که نشنیده ام) شما از یک اثر سینمایی چه انتظاری داری ؟ سناریو ؟ بازیگری خوب ؟ کارگردانی خوب ؟ تصویر برداری خوب ؟ و ...... به نظر من مختارنامه در همه ی این موارد نسبت به کارهای همانندش ، برتر است ، بسیار هم برتر و گرانمایه تر است ... (فکر می کنم نظر دوستانی که کار را دیده اند و در همین پست نظر گذاشته اند ، شاهدی است بر مدعای من)
احتمال زیاد می دهم که اگر سریال را دیده بودی ، به جای خندیدن به من ، به فاخر بودن مختارنامه رای می دادی !! و اگر هم رای نمی دادی باید بگویم که سلایق هنری مان بسیار از هم دور می باشد.... که البته گفتن ندارد که از نظر من ایرادی هم ندارد ...

میله بدون پرچم دوشنبه 13 دی 1389 ساعت 22:37

سلام
من زیاد از کارگردانی و بازیگری و ... هنر سینما سر در نمی آورم. تلویزیون خیلی کم می بینم و این سریال را هم به صورت تصادفی و اگر کار دیگری نداشته باشم می بینم... اما ! با توجه به اینکه میزان اطلاعات عوام و حتی خواص! ما از تاریخ (مثلاٌ همین تاریخ اسلام) در حد جلبک است (حالا سر یه اپسیلونبالاتر و پایین تر بحث نمی کنم) تاریخ سازی و تحریف تاریخ در لوای سریال معنا پیدا می کند... حالا پول این کار را سیما داده پس منویات سیما در آن لحاظ می شود. این امر واضحی است. تا اینجایی که من دیده ام این سریال از لحاظ تاریخی (به دلیل ورود موارد انحرافی و سفارشی ) ارزش چندانی ندارد (روم نشد بگم فاقد ارزش است!). به یاد داشته باشیم که از این پس این سریال نزد مردم ما از مسلمات تاریخ خواهد شد!

سلام
اول از همه باید بگویم که من از منظر تاریخی از این سریال دفاع نکرده ام !! اما حالا که گفتی ؛ در این که خواسته های سیما در این سریال لحاظ خواهد شد شکی نیست ، در اینکه خواسته های اعراب هم در آن سریالی که سال گذشته از تلویزیون اعراب (کویت و ...) درباره ی همین برهه از تاریخ اسلام پخش شد هم شکی نیست ...
دوست من ! تاریخ آن اتفاقاتی است که در گذشته اتفاق افتاده و تمام شده .... روایت بدون تحریف از تاریخ مرده وجود ندارد !!(حالا اگر غرض ورزی های آقایان هم واردش شود که دیگر واویلایی می شود که می شود !) کمتر یا بیشتر ، چه در سیصد و چه در مختارنامه و چه در آن سریال عربی و چه حتی در سریال تاریخی شهریار (ساخته کمال تبریزی) و ... تحریف تاریخ وجود دارد !!
اما اگر می خواهی بگویی که در مختارنامه ، تحریف تاریخ ، بیشتر از حد تصور صورت گرفته ، باز هم با شما موافق نیستم !!
اطلاعات من از تاریخ اسلام در حد جلبک نیست(یک ایپسیلون بیشتر از جلبک می دانم) ... پیش داوری من از این سریال این بود که یحتمل جمهوری اسلامی می خواهد از مختار یک شخصیت و قهرمان کاملن مثبت (در راستای اهداف خودش ، که می دانی و می دانم) بسازد !! همان طور که شیعه به آن اعتقاد دارد !! (بر اساس روایات خودش) اما واقعیت این سریال ، تا اینجای کار ، یک چهره ی کاملن خاکستری و نسبتن واقعی از مختار نشان داده است !! که اتفاقن سبب اعتراض عده ای از آقایان نیز شده است ...
این که گفتم حالت کلی شخصیت مختار در این سریال بود ... اگر بخواهیم موردی بحث کنیم که باید خدمتتان عرض کنم ، به هر حال این سریال ، سریال مذهبی هم هست ، و بعضی از اتفاقاتی که در آن نشان داده می شود ، هیچ پایه ی استدلالی ندارد .... (می دانی که ؟!! ....)
اما در کل و به نسبت جمهوری اسلامی (که ید طولایی در تحریف تاریخ حتی تاریخ زنده و معاصر !!) نیز دارد ، مختارنامه کمتر دچار تحریف است (تاکید می کنم به نسبت ج . ا)
.....................................
اما دوست عزیز ! بحث من بر سر ارزش تاریخی این سریال نبود !! تو رو به خدا بود ؟؟؟؟!! بگذار بگویم که من به این سریال چگونه نگاه می کنم ! مختارنامه برای من یک داستان است ! یک داستان دیدنی و شنیدنی که یک قهرمان ملموس و خاکستری دارد ... این داستان به تصویر کشیده شده ، نظر هنری بنده این است که هنرمندانه هم به تصویر کشیده شده ... بازیگری مانند کیانیان ، بازی محشری در آن از خود ارائه داده ، سناریوی این سریال مشخصن کار یک انسان کاربلد است ...
دوست عزیز و دوستان عزیز ! دفاع من از این سریال ، یک دفاع صرفن هنری بود !
ما همچنان برای پاسخ گویی در خدمتیم :-)

دمادم سه‌شنبه 14 دی 1389 ساعت 00:38 http://www.damadamm.blogspot.com

چندبار تصمیم گرفته ام نگاه کنم اما دیالوگ های کشدارش خسته کننده می شود. هر چند بازی کیانیان را دیدم اما نه متاسفانه این صحنه ای را که شما نوشته اید.
ازین هفته وقت بیشتری می گذارم. به هر حال کار میرباقری ست.

ممنون از توجه شما به متن من :-)

ویس سه‌شنبه 14 دی 1389 ساعت 00:39 http://lahzehayenab.blogsky.com

فقط اومدم سلام کنم و حال شما را بپرسم.پست شما را خواندم.ولی من تلویزیون نگاه نمی کنم.ونظری ندارم.

سلام و ممنون بابت احوالپرسی ویس عزیز
خوبیم به خوبی شما :-)

خاله زنک سه‌شنبه 14 دی 1389 ساعت 01:18 http://www.khalehzanak.blogfa.com

هرچنداین سریال راندیده ام اماازروی سابقه کاری آقای میرباقری میتونم بگم سریالهای تاریخی ومذهبی ایشون بهترازکارهای دیگه شون درخشیده

سلام :-)

محمدرضا سه‌شنبه 14 دی 1389 ساعت 05:42 http://mamrizzio3.blogspot.com/

آه! بله!

بله ! به قول نامجو ، آه که اینطور !! :-)

فتح باغ سه‌شنبه 14 دی 1389 ساعت 10:40 http://fathebagh.blogsky.com

سلام عرض کردیم

سلامی چو بوی خوش صبح سحری ، در ساعت 11:33 ، که با اکراه مجددن چشم به روی دنیا گشودیم !

میله بدون پرچم سه‌شنبه 14 دی 1389 ساعت 23:13

سلام
!!!!!!
مگه من گفتم تو از منظر تاریخی نظر دادی؟!
فکر کردی من متن رو نخوندم!! اتفاقاٌ در جمله اول گفتم که این موارد که مد نظر تو بوده را من زیاد سر در نمی آورم بعد یه اما آوردم از اون اما ها... که یعنی از این به بعد می خوام از یه منظر دیگه به موضوع نگاه کنم.
...

سلام
من که نگفتم تو نخوندی دوست عزیز ، بنده هم از منظر تاریخی جواب دادم و اضافه هم کردم که دفاع من از منظر تاریخ نیست از این سریال.
ممنون از نظرت ، ما مخلصیم میله جان :)

شیطان چهارشنبه 15 دی 1389 ساعت 02:00 http://lilo5000.persianblog.ir

چیزى رو که ندیدم و نمیبینم نمیتونم نظر هم بدم
...
سلام

سلام
بسیار هم عالی

پینی چهارشنبه 15 دی 1389 ساعت 12:43

تا وسط کامنتا خوندم

خستم از کلاس ورزشم امدم حال ندارم باقیش رو بخونم ... حرفی داری ؟؟؟؟؟؟؟

ای ورزشکار ، ای دلاور ، ای نام آور ! / به نام یزدان پیروز باشی ! ;)))

فاطمه اختصاری پنج‌شنبه 16 دی 1389 ساعت 00:57 http://havakesh14.persianblog.ir

مرسی رفیق
مرسی

:-)

برزین پنج‌شنبه 16 دی 1389 ساعت 09:28 http://naiestan1.blogsky.com

سلام
دست به نقد خوبی داری ققنوس .
سریال مختارنامه را پیگیری می کنم . تحلیلت از بازی رضا کیانیان درست است ، بازیش در فیلم همیشه پای یک زن در میان است را خیلی پسندیدم .
اما در مورد میرباقری حرف و حدیث زیاد است او بدیهی ترین اصول تاریخ نگاری را که همان اصل بیطرفی است رعایت نمی کند . هم در این سریال و هم در سریال امام علی این نقیصه به چشم می آمد . نمونه آن همین شخصیت عبدالله بن زبیر .
میرباقری دوست دارد شخصیت کاراکترهای تاریخی را آن گونه که خود می پسندد جلوه دهد نه آن گونه که واقعا بوده اند . مثلا شخصیت عمر بن سعد در این سریال با آن چه که در تاریخ در مورد وی گفته اند خیلی فرق دارد .

سلام و ممنون از شما
نقد شما را تا حدودی به این سریال هم قبول دارم ... کما اینکه به اکثر آثار تاریخی ، کمتر یا بیشتر ، این نقد وارد است ... شخصیت ابوسفیان در امام علی و شمر در این سریال و ....

نوشینه پنج‌شنبه 16 دی 1389 ساعت 16:25 http://nargess777.blogfa.com

کلا اهل تی وی و این طور فیلمها نیستم

سلام

نعیمه جمعه 17 دی 1389 ساعت 11:11 http://n1350.wordpress.com/

راستش یکی دو قسمتش رو دیدم به دلم ننشست.

دیدن مهدی فحتی در نقش عمروعاصم آرزوست.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد