ققنوس خیس

انگار که هست هر چه در عالم نیست / پندار که نیست هر چه در عالم هست

ققنوس خیس

انگار که هست هر چه در عالم نیست / پندار که نیست هر چه در عالم هست

وقتی که احمق ها اهل ِ استدلال می شوند‚ همه چیز به فنا می رود!!

می گوید : لیلی مرد بوده

می گویم : با چه استدلالی این حرف را می زنی ؟

می گوید : من تنها نظر ِ خود را می گویم !

می گویم : خفه شو !

می گوید : هر کسی حق دارد نظر ِ خودش را بگوید ! 

  

 

اگر آزادی بیان را به مفهوم ِ ;هر که هر چه خواست بگوید; در نظر بگیریم ... چنین طنزهای اغراق شده ای نیز اتفاق می افتد ! که می افتد و هی می افتد ... باور نمی کنی؟

حال بماند که در کشور ِ ما فقط چنین طنازانی که به مردانگی لیلی شهادت داده اند‚ حق اظهار نظر دارند ! و حتی نمی شود به شان گفت که خفه شوند ...  

آری ! وقتی که احمق ها اهل ِ استدلال می شوند‚  همه چیز به فنا می رود!!