ققنوس خیس

انگار که هست هر چه در عالم نیست / پندار که نیست هر چه در عالم هست

ققنوس خیس

انگار که هست هر چه در عالم نیست / پندار که نیست هر چه در عالم هست

برداشت آخر

تاملی کوتاه و شخصی  بر اصطلاح برداشت شخصی ؛  

 

 

1

وقتی کسی بعد از برداشت تو می گوید ، بستگی به این دارد که برداشت شخصی تو چگونه است ! شاید منظورش این است که؛ هی پسر !! عجب برداشت مزخرفی داشتی ! 

 

2
کاریکلماتور
؛
نسبت دادن هر استدلالی به برداشت شخصی از "عادت" های ماست ، با این تفاوت که اعتقاد به برداشت شخصی منجر به خون و خونریزی و حمام خون نمی شود !  

 

3

کاریکلماتور ؛

معرفت با مشاهده آغاز می شود ، البته من درباره ی آدمهای کور صحبت نمی کنم ! 

 

 

4

هر مشاهده گری برداشتی دارد ، حتی این که بگوید "برداشتی ندارم" هم خودش یک برداشت است.


 


5

وقتی من از برداشت شخصی خودم برای تو می گویم ، قصد این است که تو درباره برداشت شخصی من نظرت را بگویی ، نه اینکه بگویی هر کسی برداشت شخصی خودش را دارد. 

 

6

بدیهیات سر جایشان هستند ، تو حرفت را بزن ! 

 

7

کاریکلماتور

سعی کن مسئله را با قانون فیثاغورث حل کنی ، نه اینکه در برگه فقط قانون را برای من بنویسی !!
قانون را ما هم بلدیم. 

 


8

کاشتن ، با تخم گذاشتن یک معنا در دیده آغاز می شود
داشتن ، پردازشی است که در پروسسور مغز تو صورت می گیرد
و برداشتن ، همان برداشت آخر توست. همان نتیجه !
تو وقتی در مرحله برداشت همان جمله ی آخر (5) را تحویل من می دهی ، به این معناست که مغزت را دور زده ای. !