ققنوس خیس

انگار که هست هر چه در عالم نیست / پندار که نیست هر چه در عالم هست

ققنوس خیس

انگار که هست هر چه در عالم نیست / پندار که نیست هر چه در عالم هست

قلب یخی ، ایدئولوژی بازی در زمین حریف (2)

 

 

1- سه دختری که ذکرشان در قسمت قبل رفت ، برای نشان دادن اینکه فرهنگی که ایدئولوژی دیگران (از طریف شبکه هایی مثل فارسی وان) می خواهد به خورد جوانان ما بدهد (فرهنگ خیانت و ...) چیز خوبی نیست ، به انواع و اقسام کارها دست می زنند و حتی در راه رسیدن به هدف بزرگشان ! چند خانواده را نابود می کنند ، خیانت می کنند ! و چند نفر را به کشتن می دهند و از انواع و اقسام دروغ بهره می برند.
به نظرم خود این سریال به خوبی نشان می دهد که دفاع مطلق از یک ایدئولوژی (و یا دشمنی با یک ایدئولوژی) خواه ناخواه  در طول زمان گند کاری اش در می آید. و افراد مدافع (و یا مهاجم) را یک روز به جایی می رساند که هیچ چیز برایشان باقی نمانده باشد.

2-کارشناس نامبرده در قسمت قبل ، از نشانه شناسی در لاست و ... سخنها رانده ، به درست بودن یا نبودن حرفهایش کاری ندارم. اما مطلبی که از این سریال (و بسیاری چیزهای دیگر) پیداست این است که طرف ما به بازی با قواعد و تکنیکهای حریف تن داده ، بازی ای که نات انلی در آن بسیار ضعیف تر از حریف است ، بات السو با تن دادن به قواعد حکم شده از سوی آن طرف ، بسیاری از قواعد و اصول ایدئولوژیک خود را نیز زیر پا گذاشته است (همان خواسته ی لطیفی از ....)
بیننده ی این سریال کاملن حس می کند که تنها اصل باقیمانده از ایدئولو‍ژی طرف ما "دشمنی" با ایدئولوژی طرف آنهاست ! چون دیگر چیزی باقی نمانده غیر دشمنی صرف !
و این یعنی پایان کار ! 

 

۳- تن به مانکن شدن دادن مبارزان ما ، از قضا ، نشانه ای است که خود به خود گویای همه چیز است.

۴-من معتقد نیستم که مرگ خوب است فقط برای خودمان !  من با نگاه ایدئولوژیک مشکل دارم. چه از طرف آنها و چه از طرف ما. اما به این نکته توجه داشته باشید که من دارم از نبرد ایدئولوژی ها صحبت می کنم و نه خود آنها.